- ۰ نظر
- ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۶
به گزارش کانون رسمی هواداران چلسی در ایران، گاردین در گزارش مفصل خود
عنوان کرد که چلسی در حال پایه ریزی معامله ای جهت خرید سسک فابرگاس می
باشد به طوری که آرسنال هیچ گونه سودی از این انتقال نبرد.
گفته می شود ارسنال تا حالا هیچ علاقه ای به خرید سسک فابرگاس از خود
نشان نداده، با این حال هرچقدر که بارسلونا از فروش فابرگاس سود کند (نسبت
به مبلغی که او را به خدمت گرفته)، 50 درصدش به ارسنال خواهد رسید.
چلسی مذاکرات خود را با بارسلونا برای خرید فابرگاس آغاز کرده، ولی
ترجیح می دهد که هیچ گونه سودی حتی در حد یک الی دو میلیون پوند به آرسنال
نرسد.
این مسئله باعث به هم خوردن معامله نخواهد شد و امید هایی برای نهایی
شدن انتقال سسک به چلسی تا پایان این هفته وجود دارد. با این حال چلسی
آرسنال را رقیب مستقیم خود می داند و قصد ندارد هیچ گونه کمکی به آن ها
کرده باشد.
در سال 2011 بارسلونا 25.4 میلیون پوند به آرسنال جهت خرید سسک پرداخت
کرد، همچنین بازیکن هر سال 880 هزار پوند از حقوق خود را باید به آرسنال
پرداخت کند.
در بند دیگر قرارداد بارسلونا و آرسنال آمده که اگر بارسلونا دو بار
قهرمان لا لیگا و یک لیگ قهرمانان در 5 سال اول حضور سسک شود، باید مبلغ
4.4 میلیون پوند را به توپچی ها پرداخت کند.
پس از سه فصل حضور در بارسلونا، حالا آرسنال از انتقال فابرگاس چیزی حدود 28 میلیون پوند بدست آورده است.
بارسلونا 30 میلیون پوند بر روی هافبک مرکزی خود قیمت گذاشته، ولی چلسی در حالت ایده آل قصد پرداخت 27 میلیون پوند را دارد که باعث می شود حتی یک پوند از این انتقال به آرسنال نرسد.
مورینیو معتقد است لمپارد برای مدت کوتاهی از چلسی جدا شده است و بزودی به این باشگاه باز خواهد گشت.
به گزارش کانون رسمی هواداران چلسی در ایران، خوزه مورینیو در مصاحبه ای از
جدایی لمپارد سخن گفت و از قول آبراموویچ بازگشت لمپارد را به خود این
بازیکن سپرد.
سرمربی و دوست نزدیک فرانک لمپارد، خوزه مورینیو گفت:"
شما نمی توانید تصور کنید جلسه رو در رو با لمپارد و توافق بر جدایی این
بازیکن از چلسی چقدر سخت بود. اما در همان زمان من خوشحال بودم از این
اتفاق، چرا که او مطمئنا به چلسی بازخواهد گشت، آقای آبراموویچ، مرد شماره
یک باشگاه می خواهد که او برگردد، من می خواهم او برگردد، کارکنان باشگاه
می خواهند او برگردد، پس او مطمئنا باز خواهد گشت."
خوزه درباره نظر
آبراموویچ درخصوص فرانکی در چلسی نیز گفت:" یکی دیگر از راه هایی که او می
تواند بازگردد این است که آقای آبراموویچ تمام در ها را برای او باز
گذاشته است و می داند فرانک می تواند به هرچه در این باشگاه بخواهد برسد.
او هروقت که بخواهد می تواند بازگردد، تکرار جملات آقای آبراموویچ این است
که، هرطوری که او(لمپارد) بخواهد است."
وی ادامه داد: "او می تواند
به عنوان مربی باشد، می تواند از آکادمی شروع کند و اگر بخواهد می تواند در
همان زمان کمک من باشد تا مدارک مربیگری اش را بگیرد، او می تواند تصمیم
بگیرد، من نمی خواهم خیلی سریع در نقش مربیگری ظاهر شود، می خواهم یک سفیر
برای باشگاه باشد و دست در دست با مالک باشگاه کار کند، این پایان دوره
لمپارد در چلسی نیست، تنها یک دوری کوتاه مدت است."
خوزه همچنین
درمورد آینده سوپر فرانک نیز گفت: "او بازیکنی است که نقش اصلی در تیم را
ایفا می کند، نه مثل فصل گذشته که بعضی اوقات بازی کرد، 60 دقیقه بازی کردن
و یا در بعضی بازی ها بودن، نه. من فکر می کنم با توجه به اخلاق و شخصیتش
بهتر از است در باشگاهی و لیگی باشد که واقعا بازیکن برتر باشد."
او
درباره خداحافظی لمپارد از تیم ملی انگلستان، بعد از جام جهانی نیز گفت:
"فکر می کنم جام جهانی زمان مناسبی برای بعضی بازیکنانی است که بیش از 100
بازی ملی دارند، من به او گفتم که بیشتر از جام جهانی پیش نرو و جام جهانی
زمان مناسبی برای پایان است. آیا او قبول کرد؟ بله."
باشگاه فوتبال چلسی و شخص فرانک لمپارد تایید کردند که این تابستان سرانجام باعث جدایی این دو از یکدیگر خواهد شد، در این مطلب به مروری کوتاه از 13 سال حضور لمپارد در چلسی می پردازیم.
به گزارش کانون رسمی هواداران چلسی در ایران، لمپارد جدایی خود را تایید
کرد و باشگاه فوتبال چلسی در بیانیه ای ضمن تقدیر از او، برایش آرزوی
موفقیت کرد.
فرانک می رود، ولی با کوله باری از خاطره خوش، با کوله بازی از رکورد هایی که به جا گذاشت...
در تاریخ باشگاه، فقط پتر بونتی و رون هریس توانسته اند بیش از 648 بازی
برای چلسی انجام دهند. لمپارد با 211 گل زده برترین گلزن تاریخ چلسی و
البته گلزن ترین هافبک تاریخ لیگ برتر است.
توانایی های او در گلزنی و دوندگی بی امان او در روزهای جوانی، باعث شد
که نظرات اهالی فوتبال در مورد مفهوم یک هافبک مرکزی مدرن تغییر پیدا کند.
فرانک بازیکنی برای لحظات سخت و بزرگ بود، نه فقط با گل هایش، بلکه با پاس گل های خود و بازی هوشمندانه اش بارها عامل برد چلسی شده.
چیزی که لمپارد دارد و کمتر بازیکنی در تاریخ فوتبال داشت، ثبات بی
مانند اوست. او اولین بازیکن تاریخ لیگ برتر است که در 10 فصل پیاپی موفق
به زدن بیش از 10 گل شده است.
فرانک لمپارد بین سال های 2001 تا 2005، در 164 بازی متوالی لیگ برتر
بازی کرد که همچنان بهترین رکورد بازی های پیاپی در تاریخ این رقابت هاست.
از نظر آمار پاس گل، فرانک دومین در تاریخ لیگ برتر است.
فرانک در 5 فصل پیاپی موفق شده بیش از 20 بار گلزنی کند، آمار های فرانک
برای یک مهاجم هم رویاییست، ولی او تنها یک هافبک بود و چنین رکوردهایی به
جا گذاشت.
با جدایی دنیس وایز و گوستاوو پویت، سال 2001 کلودیو رانیری فرانک
لمپارد را به خدمت گرفت، هر دو بازیکن بسیار نزد هواداران محبوب بودند.
آغاز کار فرانک در چلسی فوق العاده نبود، بلکه منظم بود، هرچند همان موقع
هم با 22 سال سن گل های فوق العاده ای به ثمر می رساند و عملکرد های خیره
کننده ای نیز داشت، از جمله بازی که سال 2002 در فینال اف ای کاپ مقابل
پاتریک ویرای آرسنال از خود به نمایش گذاشت و همین بازی باعث شد که نام
فرانک لمپارد بر سر زبان ها بیفتد.
فصل بعدی برای لمپارد از نظر فردی و البته گروهی بهتر بود، لمپس 38 بار
در لیگ برتر به میدان رفت و در گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان نقش بزرگی داشت.
تابستان همان فصل بود که رومن آبراموویچ باشگاه را خرید. بازیکنان فوق
العاده زیادی توسط چلسی جذب شدند که اتفاقا اکثر آن ها هافبک بودند، رقابت
بر سر جایگاهی اصلی در تیم اوج گرفته بود، ولی لمپارد موفق شد همه نام های
بزرگ را کنار بزند و خود را به عنوان یکی از بازیکنانی که همیشه مطمئن
بودیم که در تیم بازی می کند معرفی کند.
گل های فرانک لمپارد ادامه داشت، از جمله ضربه غیر قابل مهارش در لیگ
قهرمانان مقابل لاتزیو، این گل فوق العاده بود. گل های مهم دیگری هم وجود
داشت، از جمله پنالتی پیروزی بخش مقابل منچستر یوناتد که چلسی را صدر نشین
کرد و در مراحل پایانی لیگ قهرمانان نیز توانست به آرسنال و موناکو گلزنی
کند.
با ورود خوزه مورینیو، اهمیت فرانک لمپارد بیش از پیش شد. فرانک بهترین
روزهای فوتبالی خود را با خوزه مورینیو گذراند. در فصل اول حضور خوزه در
چلسی، فرانک کاپیتان دوم تیم شد و در پایان لیگ برتر را بالای سر برد و
قهرمان لیگ کاپ نیز شد. لمپارد خاطراتی بی نظیر از آن فصل دارد که شاید بی
نظیر ترین آن ها دو گلش مقابل بولتون باشد که باعث شد چلسی بعد از 50 سال
قهرمان لیگ برتر شود. او در آن فصل از نظر تحلیل گران فوتبالی، بهترین
بازیکن فصل انگلیس شد.
لمپارد در آن سال دومین بازیکن برتر جهان و دومین بازیکن برتر اروپا شد.
در فصل 06-2005 با این که رکورد 164 بازی پیاپی در لیگ شکسته شد، برای
اولین بار توانست 20 گل در یک فصل بزند و چلسی هم یک بار دیگر مقتدرانه جام
را بالای سر برد.
چلسی تنها بهترین تیم انگلیس نبود، چلسی بهترین بازیکن را داشت. گل ها و
پاس گل ها از روی ضربات آزاد و در جریان بازی، عملکرد های بی نظیر در مرکز
میدان و همکاری در کار های تدافعی، یک بازیکن چه مشخصه دیگری باید داشته
باشد؟
در فصل 07-2006 گل زنی ها ادامه پیدا کرد، فرانک در آن فصل 62 بازی برای
چلسی کرد که بیشترین تعداد بازی های یک بازیکن در تاریخ چلسی محسوب می شد.
در پایان آن فصل آبی ها لیگ کاپ و جام حذفی را بالای سر بردند. به نیمه
نهایی لیگ قهرمانان رسیدند.
در
مرحله گروهی لیگ قهرمانان در سال 2006، لمپارد گلی را زد که شاید از نظر
ریاضی هم ممکن نبود. او از زاویه ای کاملا بسته از روی خط اوت دروازه با
ضربه ای چیپ دروازه بارسلونا را باز کرد، این گل شاید تکرار نشدنی باشد. دو
سال قبل نیز در لیگ قهرمانان مقابل بایرن مونیخ گلی خارق العاده به الیور
کان زده بود، ولی گلش به بارسلونا قابل درک نبود.
در فصل بعد، جدایی خوزه مورینیو و دو مصدومیتی که برای فرانک پیش آمد،
فصلش را تحت تاثیر قرار داد. آپریل سال 2008 تلخ ترین روز زندگی فرانک رقم
خورد و مادرش فوت کرد، ولی چند روز بعد از این اتفاق در نیمه نهایی مقابل
لیورپول گلزنی کرد، بلافاصله بعد از این که مراسم ختم مادرش را برگزار کرده
بود...این روحیه و ذهنیت فرانک لمپارد چیزی نیست که بتوان با خواندن یک
متن درکش کرد. شاید عکس های اشک های فرانک لمپارد بعد از گل کردن پنالتی
مقابل لیورپول و تقدیم گلش به مادرش، یکی از احساسی ترین لحظاتی باشد که
فوتبال به خود دیده است.
چلسی با گل لمپارد به فینال مسکو رسید ولی موفق نشد منچستر را شکست دهد و
فصل بدون جام تمام شد. در آن فصل لمپارد توانست به رکورد 100 گل با چلسی
برسد.
با وجود علاقه فراوان اینتر که در آن زمان مورینیو را روی نیمکت خود می
دید، فرانک با چلسی 5 ساله تمدید کرد و در فصل بعد با گل دیدنی خود مقابل
اورتون در فینال جام حذفی برای آبی ها خاطره ساز شد. فرانک مقابل لیورپول
با پای چپ گلی دیدنی به اورتون زد تا قهرمان اف ای کاپ شویم، 29 سال پیش
پدرش که او هم نامش فرانک است، در نیمه نهایی اف ای کاپ گلزنی کرد و برای
شادی پس از گل سمت پرچم کرنر رفت، فرانک نیز دقیقا همین کار را کرد، لحظات
دراماتیکی بود.
چیزی که در کارنامه فرانک کم بود، قهرمانی در اروپا بود. بارها در نیمه
نهایی بازی کرده بود، حتی به فینال هم رسیده بود، ولی باز هم نتوانست جام
را بالای سر ببرد، تا این که سال عجیب و غریب 2012 فرا رسید.
در شکست 3-1 مقابل ناپولی با مربی گری آندره ویلاس بواس در بازی رفت یک
هشتم نهایی سال 2012، او از ابتدا بازی نکرد، ولی در بازی برگشت با گل کردن
پنالتی حساس چلسی را زنده نگه داشت و در وقت های تلف شده با گل ایوانویچ
آبی ها صعود کردند.
در دیدار مقابل بنفیکا فرانک یک پنالتی دیگر گل کرد. در نیمه نهایی
مقابل بارسلونا عملکرد دفاعی بی نظیری داشت و تیکی تاکای بارسلونا به
نابودی کشیده شد. در لحظاتی نیز حرکاتی جادویی طراحی می کرد.
در بازی برگشت، پاس جادویی لمپارد به رامیرس بود که باعث شد چلسی به
فینال صعود کند. پاس او بی نظیر بود، پاس لمپارد در نیو کمپ را می توان
هزاران بار دید و خسته نشد. انگار با خط کشی و با یک مغز کامپیوتری آن پاس
ارسال شده بود.
در نیمه نهایی اف ای کاپ همان سال لمپارد گلی خارق العاده روی یک ضربه
آزاد به تاتنهام زد، سپس در فینال پاس گل دیدیر دروگبا مقابل لیورپول را
داد و چلسی بازی را با چنگ و دندان 2-1 برد.
لمپارد به شکاندن رکورد بابی تامبلینگ نزدیک می شد، در مارس سال 2013
لمپس 200 گله شد، 3 گل دیگر می خواست تا به تنهایی برترین گلزن تاریخ چلسی
شود.
دو گل فرانک لمپارد با پاس های ادن هازارد در ویلا پارک در بازی یکی
مانده به آخر چلسی در لیگ برتر که شکست در آن می توانست باعث عدم کسب سهمیه
لیگ قهرمانان شود، باعث رکورد شکنی شد. گل اول فرانک به زیبایی از فاصله
18 متری با پای چپ به ثمر رسانده شد و سپس ادن هازارد در دقایق پایانی بازی
با حرکتی انفجاری پایه گذار گل رکورد شکن فرانک لمپارد شد.
چلسی در آن مسابقه 10 نفره بود، 1-0 عقب افتاده بود، خطر نرسیدن به لیگ قهرمانان را حس می کرد، ولی لمپارد باز هم ناجی آبی ها شد.
این کار ها جدا از کیفیت یک بازیکن، شخصیت نیز می طلبند، لمپارد از هر دو نظر بی مانند و تکرار نشدنی است.
در پایان فصل نیز فرانک کاپیتان چلسی در فینال لیگ اروپا بود که با
پیروزی چلسی همراه شد. در آخرین بازی فصل او کفش طلایی را به خاطر شکاندن
رکورد بابی تامبلینگ، از دستان این اسطوره بزرگ دریافت کرد.
آخرین فصل حضور سوپر فرانک در چلسی، زیر نظر خوزه مورینیو بود. با وجود
نگرفتن جام، چلسی بازی های بزرگ زیادی را برد و لمپارد عملکرد بسیار خوبی
در خط میانی آبی ها داشت.
فرانک 22 سال با 2 بازی ملی سال 2001 به چلسی پیوست، حالا 35 سال سن
دارد، 103 بازی ملی دارد و 29 گل نیز برای کشورش زده است. در جام جهانی
2014 که سومین جام جهانی فرانک لمپارد می باشد، این اعداد امیدوارانه
افزایش نیز خواهند یافت.
وزه مورینیو در گفتوگو با
نشریه میرر در پاسخ به این سؤال که چقدر تا قبول سرمربیگری در تیم ملی
انگلیس فاصله داشته است، یک خودکار برداشت و خطی چند سانتیمتری کشید تا
بگوید: به همین اندازه. ماتیلده اما مرا متقاعد کرد که این مسئولیت را قبول
نکنم.
سال 2008 پس از ناکامی انگلیس در راهیابی به یورو 2008 استیو
مککلارن از سمت مربیگری سهشیر اخراج شد و پست او به مورینیو پیشنهاد شد
تا تیم را برای رساندن به جام جهانی 2010 آماده کند. مورینیو برای قبول این
سمت وسوسه شده بود اما به دلیل مخالفت همسرش قبول نکرد که روی نیمکت سه
شیر بنشیند.
به گزارش تسنیم، مورینیو در این خصوص گفت: این پیشنهاد
را رد کردم اما تصمیم درستی بود. حق با همسرم بود. او به من گفت که چنین
مسئولیتی را قبول نکنم. این موضوع مربوط به چند سال پیش میشود. اگر هدایت
انگلیس را قبول میکردم باید دو سال برای حضور در یک تورنمنت منتظر
میماندم و نمیخواستم آنقدر منتظر بمانم. نمیتوانستم دو سال تمام در تیمی
مربیگری کنم که باید با تیمهایی چون قزاقستان و سنمارینو بازی میکرد.
من برای چنین کاری ساخته نشده بودم و حق با ماتیلده بود.
مورینیو
افزود: اگر مربی تیم ملی انگلیس میشدم در طول هفته باید چه کار میکردم؟
احتمالاً به سر تمرینات بازیکنانم در تیمهای باشگاهیشان میرفتم و از
مربیان آنها میخواستم به من اجازه دهند با بازیکنانم وقت بگذارنم و خودم
شخصاً با آنها تمرین کنم. من باید هر روز با بازیکنانم تمرین کنم، چون
میتوانم شرایطشان را بهتر درک کنم و میخواهم در پیشرفت آنها نقش داشته
باشم و ... . با این حال همسرم گفت نه، چون در فوتبال ملی به آن چیزی که
میخواستم نمیرسیدم.
مورینیو پس از اخراج شدن از چلسی بیش از یک
سال بیکار بود و در ابتدای فصل 09-2008 هدایت اینتر را بر عهده گرفت، تیمی
که با آن سهگانه قهرمانی سری A، کوپا ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا را کسب
کرد.
محمد نوری دربارهی جدایی خود
از پرسپولیس اظهار کرد: من چهار سال در پرسپولیس بازی کردم. 37 گل زدم و
بیش از 40 پاس گل دادم. اما به هر حال نظر سرمربی تیم این بود که فصل بعد
در این تیم نباشم. مربی گری هم یک موضوع سلیقهای است، شاید یک مربی
بازیکنی را بخواهد و شاید هم نه.
به نقل از ایسنا، او ادامه داد: من
یک سال دیگر با پرسپولیس قرارداد داشتم و خیلی دوست داشتم که با توجه به
حضورمان در آسیا بار دیگر برای این تیم به میدان بروم. اما نمیتوانم خودم
را تحمیل کنم.
نوری گفت: من چند سال با دایی کار کردم. به هر حال او
به گردن من حق دارد اما نمیتوانم آویزان باشم و التماس کنم که در
پرسپولیس بمانم.
هافبک فصل گذشته پرسپولیس دربارهی میزان طلب خود
از این تیم هم به ایسنا گفت: این موضوع چندان مهم نیست و من با رحیمی
هماهنگی های لازم را انجام دادم. او انسان بسیار خوبی است و واقعا به
پرسپولیس آمده که کار کند. چهار سال در این تیم بودم با هیچ کس هم دعوا
ندارم و خیلی حرفهای از پرسپولیس جدا میشوم. الان که خودشان من را
نمیخواهند باید رضایت نامهی من را هم بدهند.
نوری در پاسخ به این
سوال که گفته می شود از استقلال پیشنهاد جدی دارد، گفت: من هنوز با هیچ
تیمی مذاکره نکردم و از همین امروز که جدایی ام از پرسپولیس قطعی شد
میخواهم به پیشنهادهایم فکر کنم، دربارهی هیچ تیمی صحبت نمیکنم، تصمیمی
را میگیرم که برای آینده خودم و رسیدن به تیم ملی مناسب باشد.
او
در پایان گفت: میخواهم از هواداران پرسپولیس تشکر کنم که 4-5 سال من را
تحمل کردند. هر چه در توان داشتم برای این تیم گذاشتم. بازیکنان بزرگ یک
روز میآیند و یک روز هم میروند. از من بزرگتر هم مثل کریمی و مهدوی کیا
از پرسپولیس رفتند. من هم هر چند دوست داشتم بمانم اما این گونه از
پرسپولیس رفتم. برای دایی و تیمش در فصل بعد آرزوی موفقیت دارم.
جام جهانی برزیل 2 روز دیگر آغاز میشود و تیم ملی ایران باید در این رقابتها با تیمهای نیجریه، آرژانتین و بوسنی دیدار کند.
پایگاه ایتالیایی "موندو" در گزارشی به بررسی تیم ملی فوتبال ایران پرداخته است که در زیر میخوانیم.
تیم
ملی ایران همیشه در سطح بالای آسیا تیم بزرگ و شناخته شده بوده است. کسب
سه قهرمانی پی در پی در جام ملتهای آسیا نشان میدهد که فوتبال ایران از
تیمهای قدرتمند قاره کهن محسوب میشود. علاوه بر این ایران همیشه در
بازیهای آسیایی عملکرد خوبی داشته و نتایج مطلوبی را کسب کرده است.
ایران
با هدایت کارلوس کیروش بازیکنان با تجربه زیادی در اختیار دارد که اکثر
آنها سابقه بازی در لیگهای بزرگ اروپایی را در کارنامه خود دارند. در بین
بازیکنان تیم ملی ایران جواد نکونام، رضا قوچان نژاد، اشکان دژاگه و مسعود
شجاعی بازیکنانی هستند که تجربه بینالمللی زیادی در کارنامه خود دارند.
ستاره تیم ملی ایران در این بین جواد نکونام است که طی 136 بازی ملی موفق
شده 37 بار دروازهبان حریفان ایران را باز کند. بازیکن سابق اوساسونا گلزن
ترین بازیکن فعلی تیم ملی ایران محسوب میشود.
بازیکنان بزرگ زیادی
در طول سالهای گذشته پیراهن تیم ملی ایران را بر تن کردند که میتوان از
بین آنها به علی دایی و علی کریمی اشاره کرد که هر دو سابقه بازی در بایرن
مونیخ را دارند. این دو بازیکن روی هم رفته 250 بازی ملی، 140 گل برای
ایران به ثمر رساند که ارزشهای آنها را به خوبی نشان میدهد، خصوصا علی
دایی که به نوعی سمبل فوتبال ایران محسوب میشود. او از سال 1993 پیراهن
تیم ملی ایران را پوشید و تا سال 2006 در خدمت تیم ملی این کشور بود و در
مجموع 149 بازی ملی 109 گل را به ثمر رساند؛ رکورد گلزنی که تا به حال هیچ
بازیکنی در رده ملی نتوانسته آن را بشکند.
علاوه بر بازیکنان با
تجربهای که ایران در اختیار دارد میتوان از کارلوس کیروش به عنوان ستاره
تیم ملی ایران نام برد که روی نیمکت ذخیرهها قرار دارد. حضور روی نیمکت
تیمهای همچون رئال مادرید، منچستریونایتد (مربی)، تیم ملی پرتغال، تیم ملی
آفریقای جنوبی و تیم ملی امارات از او مربی با تجربهای ساخته است.
کارلوس
کیروش با صعود ایران به جام جهانی 2014 برزیل موفق شد کاری غیرممکن را به
سرانجام برساند. هر چند خود او نیز در مصاحبههایی که پس از راهیابی ایران
به جام جهانی داشته اعلام کرد این تیم شانس زیادی برای موفقیت در برزیل
ندارد. اما بازی در جام جهانی را برای مردم ایران و بازیکنان تیم ملی نوعی
افتخار توصیف کرده است.
با وجود همه مشکلاتی که فوتبال ایران با آن
دست و پنجه نرم میکرد نباید از ذوق و شوق مردم ایران به سادگی گذشت.
بازیهای تیم ملی ایران در ورزشگاه آزادی با استقبال زیادی مواجه میشود و
باعث میشود تا صد هزار تماشاگر به ورزشگاه بروند و تیم ملی ایران را تشویق
کنند. البته در فوتبال ایران همچنان بانوان نمیتوانند در این ورزشگاه
تیم ملیشان را تشویق کنند.
* شرایط گروه:
به نظر میرسد
ایران ضعیفترین تیم گروه F جام جهانی 2014 برزیل باشد. شاید منطقیترین
پیشبینی برای ایرانیها کسب یک برد از بازیهای خودشان در جام جهانی باشد.
قرار گرفتن در کنار تیمهای آرژانتین، نیجریه و بوسنی و هرزگوین باعث شده
شانس صعود ایران به مرحله بعدی جام جهانی تا حد زیادی کاهش پیدا کند.
* نحوه صعود:
کارلوس
کیروش نحوه صعود ایران به جام جهانی 2014 برزیل را به "جهنم" توصیف کرده
بود. ایران در انتخابی جام جهانی بازی سختی داشت اما کسب سه پیروزی پی در
پی در سه بازی آخر خود در این مرحله راه صعود ایران را به جام جهانی 2014
برزیل هموار کرد.
* بهترین نتیجه:
پیروزی دو بر یک ایران برابر آمریکا در جام جهانی 1998 ، بهترین نتیجه و تنها برد ایران در این رقابتها محسوب میشود.